جوان آنلاین: اتاق پذیرایی همیشه تمیز، صبحانهای که هرگز سرد نمیشود! تصویرش را در ذهن دارید: یک زوج جوان در یک آشپزخانه لوکس و پرنور، در حال خوردن صبحانهای که بیشتر شبیه یک اثر هنری است. آنها همیشه خندان هستند، در بهترین لباسهای خود به نظر میرسند و دنیای آنها عاری از هرگونه استرس مالی، مشاجره بیمعنی یا حتی گرد و غبار روی مبلمان است. این تصویری است که اینفلوئنسرهای لایف استایل (سبک زندگی) در شبکههای اجتماعی به نمایش میگذارند؛ یک بهشت آرمانی که گویی تنها با خرید محصولات درست، سفر به مقاصد خاص و پیروی از یکسری قواعد ساده قابل دستیابی است، اما حقیقت پشت این عکسهای فیلترشده چیست؟ و وقتی این الگوهای ظاهری فرو میریزند، آسیب آن برای مخاطبان، به ویژه زنان چگونه جبران میشود؟
تجارت خوشبختی، کسب درآمد از فروش رؤیا
اینفلوئنسرهای لایف استایل در اصل فروشندگان حرفهای «رؤیا» هستند. مدل کسب و کار آنها ساده است: هرچه مشارکت (تعامل) صفحه آنها بیشتر باشد، درآمد آنها از طریق تبلیغات، همکاری با برندها و معرفی محصولات بالاتر میرود. برای افزایش این تعامل، آنها نیاز به ارائه محتوایی ایدهآل، جذاب و قابل حسادت دارند. اینجاست که زندگی واقعی به یک «برند» تبدیل میشود.
زندگی به عنوان یک برند: در این مدل، زندگی شخصی دیگر خصوصی نیست، بلکه یک دارایی بازاریابی است. هر اتفاق سادهای- از یک پیاده روی عصرانه تا پختن یک شام- باید به شکلی نمایش داده شود که حسرت را در دل بیننده ایجاد کند.
نرمالسازی غیرواقعی: آنها مشکلات روزمره، اختلاف نظرهای زناشویی، خستگی، استرس شغلی و نگرانیهای مالی را از قاب زندگی خود حذف میکنند، در نتیجه مخاطب به تدریج این تصور نادرست را پیدا میکند که تنها زندگی اوست که پر از چالش است و زندگی «نرمال» باید شبیه آن چیزی باشد که در اینستاگرام میبیند.
فروپاشی بهشت ساختگی، وقتی واقعیت از راه میرسد
امروزه شاهد نمونههای متعددی از زوجهای بلاگری هستیم که پس از سالها نمایش یک زندگی ایدهآل، ناگهان خبر جدایی خود را اعلام میکنند. این اتفاق چند پیامد مهم دارد:
شکاف عظیم بین نمایش و واقعیت: این جداییها به وضوح ثابت میکند که آنچه ما برای سالها به عنوان «راز خوشبختی» یک زوج میخریدیم، تنها یک نمایش با دقت انتخاب و تنظیم شده بوده است. پشت هر عکس دو نفره عاشقانه، ممکن است ساعتها جر و بحث، نارضایتی و تنش وجود داشته باشد.
تغییر مدل کسب و کار: جالب این است که برای برخی، حتی «جدایی» نیز به یک فرصت تجاری جدید تبدیل میشود. آنها شروع به تولید محتوا در مورد «رشد شخصی پس از طلاق»، «کنار آمدن با قلب شکسته» و «کشف دوباره خود» میکنند. در این مدل جدید، آنها دیگر خوشبختی مطلق را نمیفروشند، بلکه «قدرت آسیبپذیری» و «غلبه بر مصیبت» را به فروش میرسانند. اگر دقت کنید، این هم یک نوع دیگر از فروش رؤیاست؛ رؤیای «قوی و الهامبخش بودن».
آسیبهای ملموس، چرا زنان بیشتر قربانی میشوند؟
این موج از محتوای غیرواقعی، آسیبهای عمیقی به ویژه بر زندگی زنان وارد میکند. دلایل این آسیبپذیری چندجانبه است:
فشار مضاعف برای انطباق: جامعه سنتی انتظارات خاصی از زنان دارد، مانند مدیریت بینقص خانه، همسر دلسوز بودن و مادر ایدهآل بودن. محتوای لایف استایل این انتظارات را به سطحی غیرممکن ارتقا میدهد. زن امروزی نه تنها باید به انتظارات سنتی پاسخ دهد، بلکه باید در عین حال «شیک»، «مستقل»، «بادی مثبت» و «همیشه براق» باشد، درست شبیه اینفلوئنسرهای مورد علاقهاش.
تخریب اعتمادبهنفس: مقایسه دائمی زندگی شخصی و رابطه عاطفی خود با آنچه در شبکهها میبیند، به احساس «کمبود» و «نقص» منجر میشود. یک زن ممکن است به خودش بگوید: «چرا رابطه ما مثل فلان زوج نیست؟»، «چرا همسر من اینقدر رمانتیک نیست؟»، «چرا خانه ما اینقدر شلوغ و غیرجذاب است؟». این مقایسه، رضایت از زندگی مشترک واقعی را به شدت کاهش میدهد.
عیانسازی نشدن مردان: در بسیاری از این محتواها، مردان نیز در نقشهای کلیشهای «شوهر عاشق و همیشه حامی» نمایش داده میشوند که استانداردهای غیرواقعی را برای مردان واقعی ایجاد میکند، اما فشار اصلی برای ایجاد و حفظ این «ظاهر آرمانی» معمولاً بر دوش زنان است.
راهکارهای مصونیت، چگونه از این تله دور بمانیم؟
برای محافظت از آرامش و سلامت روانی خود و رابطهمان، باید هوشمندانه با این محتوا برخورد کنیم:
۱- به یاد داشته باشید: این یک هایلایت ریل است، نه کل فیلم! شبکههای اجتماعی مانند یک ترینلر (پیشنمایش) از بهترین صحنههای یک فیلم هستند. هیچ کس صحنههای حوصلهسربر، اشتباهات بازیگران و پشت صحنههای پرزحمت را نشان نمیدهد.
۲- هدف «الهامبخشی» است، نه «حسرت خوردن»: به جای اینکه بپرسید «چرا زندگی من اینطور نیست؟»، از خود بپرسید «آیا این محتوا ایده مفیدی به من میدهد یا فقط باعث احساس بد من میشود؟» اگر پاسخ مورد دوم بود، بدون تردید آن صفحه را آنفالو کنید.
۳- واقعی بودن را ارزشمند بدانید: در زندگی واقعی، خوشبختی در کنار آمدن با مشکلات، بخشیدن یکدیگر پس از یک مشاجره و خندیدن به اتفاقات پیش بینی نشده نهفته است. این لحظات «بیقاعده» و «غیراینستاگرامی» هستند که هسته یک رابطه مستحکم را تشکیل میدهند.
۴- روی زندگی خودتان تمرکز کنید: به جای صرف ساعتها زمان برای تماشای زندگی دیگران، آن انرژی را بر ساختن زندگی خود متمرکز کنید. یک پیادهروی واقعی با همسرتان، بسیار ارزشمندتر از تماشای یک ویدئو از ساحل بالی است.
خوشبختی واقعی، درون فروشگاه نیست
زندگی مشترک یک محصول قابل خریداری نیست. یک سفر پیچیده، پرچالش و در عین حال زیباست که ارزش آن در اشتراک گذاری لحظات ساده و واقعی است، نه در به نمایش گذاشتن یک تصویر بیعیب و نقص.
بیایید به جای مشتری بودن برای «خوشبختی فیلترشده»، معماران «خوشبختی بیقاعده» زندگی خود باشیم. اجازه دهید استانداردهای موفقیت رابطهمان را نه بر اساس لایک و کامنت دیگران، بلکه بر اساس صلح درونی، احترام متقابل و عشقی که در سکوت و در پشت صحنههای زندگی جریان دارد، تعریف کنیم. خوشبختی واقعی آنجاست که دوربینها خاموش هستند.